درباره ارتباط با امام زمان ارواحنا له الفداء، كتاب هایى نوشته شده كه در این اواخر، رواج فوق العاده ای یافته است.
این كتاب ها مشحون از حكایات و داستان ها و مطالبى است كه برخى از آن ها به یقین، نادرست و برخاسته از تصوَرات و خیالبافى هاى نویسندگانِ آن هاست و در برخى شمه اى از حقیقت وجود دارد.
نقل این داستان ها وحكایت ها، باعث مى شود كه یك عقیده درست و صحیح، به ناصواب هایى آمیخته گردد و عقائد خرافى و ناصحیح و غیر مستند در میان مردم رواج یابد .
وقتى كه آقا و خانمى به راحتى و آسانى اهل مكاشفه شوند و آن را در كتاب خود بنویسند، چرا دیگران به چنین مقامى نرسند. زمانى كه مدعى مكاشفه، پا را فراتر نهد و در بیدارى، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و برخى از معصومین علیه السلام را ببیند چرا دیگران از این نعمت محروم باشند رواج این گونه كتاب ها باعث شده كه در برخى از مناطق، شاهد اتفاقات عوام فریبانه و خرافى باشیم: كسى در منطقه اى مدعى مى شود كه قطره اى از خون سر امام حسین علیه السلام ریخته و سر مبارك حضرت را دیده است. چوپانى مدعى مى شود كه غلام شاه چراغ است و از وى دستورهایى دریافت كرده است.
خانمى كه از دست شوهرش فرار كرده، به مسجد روستایى مى رود و مدعى مى شود كه مسجد، نظركرده است و مریض هایى كه به این مسجد بیایند شفا مى یابند. در مواردى، دختر یا زنى نظركرده مى شود و حاجت مردم را برآورده می كند. [1]
یا سید مهدى شیوخى (م 1278هـ. ق) دركتاب بوارق الحقایق كه شرح سفرهاى اوست ادعا می كند: در طوس، حضرت مهدى ارواحنا له الفداء را دیده و ایشان آیات و اورادى را در دهان وى، فوت كرده است. در این دیدار، امام زمان، چند كلمه به فارسى، با لهجه افغانى گفته، او مطلب را فهمید.امَا زمانى كه او چند واژه به فارسى می گوید، حضرت متوجه مقصود وى نمى شود، از این روى براى آن حضرت توضیح مى دهد. [2]
پیامد ناگوار این كتاب ها و عقاید برگرفته از حكایت و خواب، فضایى را به وجود می آورد كه اهل تعقل و اندیشه را به عقاید شیعه بدبین می كند و زمینه انحراف هاى فكرى را فراهم می آورد و در نتیجه، مخالفان تشیع، امكان رشد و گسترش مى یابند و عقاید ناصواب عوام و عوام زدگان به نام تشیع ثبت مى شود و به دیگران انتقال مى یابد و یك عقیده ای كه در اصل آن، تمام فرق اسلامى توافق دارند، به گونه اى مطرح مى شود كه فرسنگها با اسلام فاصله دارد و میدان دفاع را بر اندیشه وران اسلامى تنگ می كند.
پی نوشت ها :
[1] چشم به را ه مهدى ص 35.
[2] همان، ص102.